قد قد

وبلاگی که می توانید همیشه در آن بمانید

قد قد

وبلاگی که می توانید همیشه در آن بمانید

سوال های سخت یک مصاحبه شغلی

چگونه به سوال های سخت یک مصاحبه شغلی پاسخ دهیم؟ 

شاید حضور در یک مصاحبه شغلی یکی از سخت ترین تجربیات یک فرد در زندگی اش باشد. مصاحبه ها با هم متفاوتند، اما اغلب سوالاتی که پرسیده می شوند چندان با یکدیگر تفاوت ندارند. شما می توانید با پیش بینی کردن ده سوال سخت مصاحبه های شغلی و آماده کردن پاسخ هایی برای آنها از قبل، در این رقابت کسب امتیاز کنید و به آرامش روحی برسید.

1-در مورد خودتان صحبت کنید:

ممکن است این سوال ساده به نظر بیاید. چطور ممکن است فردی در صحبت کردن راجع به خودش دچار اشتباه شود؟ اما این سوال مبهم و باز، فضا را برای یک صحبت بی پایان باز می کند، بدون این که موضوعات مورد نیاز گفته شود؟ به سوابق دانشگاهی، نکات برجسته ی حرفه ای، و اهداف شغلی آتی خود، از جمله اشتیاقتان در کار کردن در شرکت مورد نظر و ... صحبت کنید. مدت صحبت باید کوتاه و در عرض 2 تا 3 دقیقه باشد.

2-چرا می خواهید اینجا کار کنید:

به طور قطع این سوال موارد پنهانی قابل بحثی دارد، درست مثل بسیاری از سوالات مطرح شده در مصاحبه می توانید توضیح دهید، یکی از دلایلی که می خواهید آنجا کار کنید شرایط بسیار عالی شرکت در پاسخ گویی به نیازهایتان است.

3-ضعف های شما چیست:

صادق باشید و ضعف های خود را توضیح دهید. آیا در منظم بودن مشکل دارید؟ در به خاطر آوردن اسامی مشکل دارید؟ خیلی زود خونسردی خود را از دست می دهید؟ و ... اما اطمینان دهید که می توانید به این ضعف ها غلبه کنید.

4-چرا شغل قبلی خود را ترک کرده اید:

بهتر است نظرات واقعی خود را مطرح نکنید. شاید گفتن این که رئیس قبلی آدم خوبی نبود، جوابی صادقانه باشد اما پاسخی عاقلانه نیست. اهمیتی ندارد که چه دلیلی برای ترک شغل قبلی خود دارید. باید به روی جنبه های مثبت تمرکز کنید. هیچ کس نمی خواهد کسی را استخدام کند که احساسات خشم، نفرت و یا آزردگی را در خود نگاه می دارد و یا دائماً شکایت می کند.

5-چرا ما باید شما را استخدام کنیم:

این لحظه مناسبی است تا به مصاحبه کننده اجازه بدهید بداند چه چیزی شما را از سایر متقاضیان جدا می کند. از اصطلاحات کلی پرهیز کنید، مثل سخت کوش یا دارای انگیزه، مگر این که بتوانید با مثال هایی از دنیای واقعی از آنها حمایت کنید. حال زمان آن است که تمام توانایی هایتان را نشان بدهید.

6-در مورد اتفاقاتی در شغل قبلی خود صحبت کنید و بگویید چگونه آنها را حل و فصل کرده اید:

فکر خوبی است که در مورد زمانی که در شغل قبلی خود اوضاع به هم ریخته را سر و سامان دادید، صحبت کنید. این مورد می تواند هر چیزی باشد از کمک به همکاران خود در برقراری ارتباطی بهتر، تا ارائه راهی برای کمک به عملکرد مناسب تر شرکت. هر چه که باشد، مطمئن شوید که بیشتر از خود مشکل، به روی مراحلی که برای حل مشکل طی کرده اید، تمرکز داشته اید.

7-چقدر حقوق می خواهید:

درست نیست که در اولین مصاحبه در مورد حقوق صحبت کنید، مگر این که خود مصاحبه کننده موضوع را مطرح کند و یا شما را برای شغل مورد نظر انتخاب کنند. فرض کنید که شخص مصاحبه کننده این سوال را از شما بپرسد. صادقانه حقوق درخواستی خود را به او بگویید. نکته مهم در اینجاست که همیشه حدود را بگویید و نه یک عدد دقیق، و اطمینان حاصل کنید که شخص مصاحبه کننده می داند که شما آماده مذاکره کردن در این مورد هستید.

8-در پنج، ده، پانزده سال آینده خود را کجا می بینید:

به مصاحبه کننده این اجازه را بدهید که بداند شما امیدوارید تا موقعیتی را پیدا کنید که در آن همراه با شرکت و به عنوان یک شخص مستقل رشد کنید.

9-چه زمانی در شغل قبلی خود بیشترین حد رضایت را داشتید:

این سوال به مصاحبه کننده این فرصت را می دهد که شما را بشناسد و بداند که آیا با داشتن شغل مورد نظر راضی خواهید بود یا خیر. شما بایستی در مورد موضوعات مورد علاقه خود در شغل قبلی صحبت کنید، مواردی چون: کار کردن با مشتری، ارائه دادن استراتژی های بلند مدت، بازاریابی و... و بعد آن را به شغلی که خواهان آن هستید، مرتبط سازید. مثلاً بگویید: من همیشه ارتباط برقرار کردن با مشتریان را دوست داشتم، برای همین خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم این کار یکی از وظایف اولیه در این شغل است.

10-آیا از من سوال دارید: اگر به این سوال جواب منفی بدهید کمبود علاقه مندی، انگیزه و کنجکاوی در مورد شرکت را نشان می دهد. باید سوالاتی را آماده کرده باشید تا از مصاحبه کننده بپرسید. مزایا، برنامه کاری، وظایف شغلی، سیاست های شرکت و روال کار و اوقات تعطیلی، می توانند سوالات خوبی باشند اما از پرسیدن در مورد حقوق در این مرحله اجتناب کنید.

منبع: مجله موفقیت ، شماره 165

چرا بدن جوش می زند؟

در این جا می خواهیم از دو نوع "جوش" برایتان صحبت کنیم:

1-جوش های چرکی

2-جوش های چربی

هیچ کس دوست ندارد که در صورت یا نقطه ی دیگری از بدنش جوش های چرکی یا جوش های چربی در آید. به همین دلیل خیلی ها علاقه مند هستند بدانند جوش ها چرا به وجود می آیند و چگونه می تون از بروز آن ها جلوگیری کرد؟

منشاء جوش های چربی را باید از "پیاز مو" بدانیم. پیاز مو مانند یک کیسه ی کوچک است که گاهی از اوقات "غده های چربی زا" با ترشح ماده ی چربی، آن ها را پر می کنند. هنگامی که یک پیاز مو پر می شود، بر روی سطح پوست بدن چیزی شبیه یک جوش نمایان خواهد گردید. این را "جوش چربی" می نامند.

اما "جوش چرکی" یک نقطه ی برجسته از سطح پوست بدن است که معمولاً مقداری چرک در درون آن انباشته شده است. در حالی که علت پیدایش جوش های چربی را به آسانی می دانیم ولی برای بیان منشاء جوش های چرکی، اندکی با دشواری رو به رو هستیم زیرا در پیدایش آن، عوامل گوناگونی دخالت دارند.

گاهی ممکن است علت جوش چرکی، خوردن یک غذای نامناسب باشد و گاهی ممکن است اختلال در کار غده های بدن موجب آن گردد. گاهی هم عفونت های پوستی سبب بروز آن می باشد. 

 

علاوه بر این ها، گاهی جوش چرکی نشانه ای از یک وضع آشته ی جدی در پوست بدن است که رو به گسترش یافتن گذارده است. ولی گاهی نیز جوش چرکی علامت این می باشد که بیماری دیگری در بدن به وجود آمده است. به همین دلیل است که معمولاً سفارش می کنند هرگاه کسی در بدن خویش جوش های متعددی مشاهده کرد، حتماًَ به پزشک مراجعه کند. آن گاه پزشک در کشف علت آن مطالعه خواهد کرد.

اگر به راستی علت بروز جوش، وجود یک نوع بیماری در درون بدن باشد، دیگر در چنین صورتی مالیدن دارو بر روی جوش نه تنها فایده ای ندارد بلکه چه بسا ممکن است آسیب مهم دیگری بر پوست وارد آورد. جوش را به هیچ وجه نباید فشار دهید یا به اصطلاح بترکانید زیرا این کار دهانه جوش را باز می کند و باکتری ها از آن طریق به آسانی وارد بدن می شوند.   

 

"غرور" یا "جوش جوانی" به جوش هایی گفته می شود که در سال های بلوغ و دوره ی جوانی بر روی پوست بدن ظاهر می شوند. در چنین مواردی مشاهده می شود که انواع مختلف جوش (جوش چربی، جوش چرکی، کیست، تاول و جوش های ریز) در نقاط مختلف بدن یک نوجوان پدیدار می شوند.

گرچه علت جوش جوانی در افراد گوناگون تفاوت می کند ولی گاهی خوردن بعضی از غذا ها سبب بروز آن می شود. گاهی نیز خوب کار نکردن بعضی از غده های داخلی بدن موجب می گردد که جوش ها بر روی پوست بدن ظاهر شوند.

با همه ی این ها، هر کسی که به جوش های غرور مبتلا باشد، بهتر است برای درمان آن ها به پزشک مراجعه کند.

منبع: دایره المعارف "به من بگو چرا و چگونه"

نویسنده: آرکادی لئوکوم

ترجمه: سعید درودی

شخصیت های مشهور دنیا قبلاً چه کاره بودند؟

آیا تا کنون فکر کرده اید شخصیت های نام آور دنیا که همه آنها را می شناسند و اغلب از ثروتمند ترین های جهان اند کار خود را با چه شغلی آغاز کردند و در ابتدا چه کاره بودند؟ بسیاری از آنها شغل هایی داشتند که هیچ ارتباطی با حرفه کنونی شان ندارد و بعضی دیگر به کارهایی آن چنان ابتدایی می پرداختند که برخی از ما انسان های گمنام و معمولی، انجام آن را دور از شان خود می دانیم. اخیراً تحقیقی انجام شده است که در آن به شغل های اولیه بعضی از این افراد مشهور و ثروتمند اشاره شده است.

 

*بیل گیتس: مدیر شرکت مایکوسافت در عمارت کنگره واشنگتن پادو بود.   

بیل گیتس 

*جری سینفلد: کمدین، هنرپیشه و نویسنده امریکایی تلفنی لامپ می فروخت.

*دن براون: نویسنده رمان معروف ”راز داوینچی“ که قبل از ساخته شدن فیلم آن، به زبان های مختلف ترجمه شده بود، در یک دبیرستان به تدریس مشغول بود.  

 

دن براون 

*راش لیمبو: مجری معروف رادیویی آمریکا کفش واکس می زد.

*جک نیکلسون: بازیگر قدیمی هالیوود در پستخانه کار می کرد.

*ویلیام واتکینز: رئیس فعلی تکنولوژی Seagate در شیفت شب یک بیمارستان روانی کار می کرد. کار او این بود که مراقب بیمارانی باشد که از کنترل خارج می شدند.

*شون (دیدی) کومبز: این هنرپیشه آمریکایی روزنامه پخش کن بود. در آن زمان او دوازده سال داشت و هرگز فکر نمی کرد این شغل آغازی برای رسیدن به وضعیت کنونی او باشد. او از همان ابتدا بلند پرواز بود.

*مایکل دل: موسس و رئیس شرکت سهامی کامپیوتری Dell در یک رستوران چینی ظرف شور بود و ساعتی ٢/٥ دلار دستمزد می گرفت. او از این تجربه اش به نیکی یاد می کند و می گوید: «بهترین بخش آن دوران، عقل و منطق صاحب رستوران بود. اگر کمی زود تر به رستوران می رفتم، می توانستم نهایت استفاده را از او بکنم. او به کارش افتخار می کرد و به هر کسی که از در رستورانش وارد می شد اهمیت می داد.»  

مایکل دل 

*بیل موری: کمدین آمریکایی بیرون یک بقالی می ایستاد و شاه بلوط می فروخت. او مدتی نیز پیتزا فروشی کرده است.

*رابین ویلیامز: هنرپیشه و کمدین معروف و محبوب هالیوود، پانتومیم خیابانی اجرا می کرد.

*استفان کینگ: استفان کینگ نویسنده،در یک مدرسه سرایدار بود و وقتی داشت کمدهای دانش آموزان را تمیز می کرد، داستان اولین رمانش به ذهنش خطور کرد.

*هریسون فورد: نجاری می کرد و به این کار خیلی علاقه داشت. او هنوز هم هر وقت فرصتی داشته باشد به چوب و نجاری روی می آورد. 

 

هریسون فورد 

*تری هچر: هچر در رشته بازیگری تحصیل کرد. ولی اولین شغلش در سال ١٩٨٤ شغلی عجیب بود. او تشویق کننده تیم راگبی سان فرانسیسکو ٤٩ بود و به خاطر آن پول می گرفت.

*گارت بروکس: چند ماه قبل از این که رکورد جهانی در موسیقی را بشکند، فروشنده یک مغازه چکمه فروشی بود.

*براد پیت:این هنر پیشه سر شناس و همسر فعلی آنجلینا جولی، یخچال جا به جا می کرد. 

 

براد پیت

منبع اصلی: هفته نامه فارغ التحصیلان، شماره ٤٨

ادبیات فارسی/درس اول/قسمت دوم

این بخش شامل توضیحاتی است پیرامون ٣ قسمت «با تو یاد هیچ کس نبود روا» ، «ادبیات چیست» و «درآمدی بر انواع ادبی»؛ امیدواریم استفاده ی لازم را از آن ببرید.

-بخش اول؛ با تو یاد هیچ کس نبود روا

الف) توضیحات

١-قسمت اول صفحه که با خط ریز نوشته شده، شامل تاریخ ادبیات می باشد. حفظ کردن تاریخ دقیق تولد و وفات ضروری نیست؛ اما باید بدانید که مولوی در قرن هفتم می زیست.

٢-قالب این شعر ‹مثنوی› می باشد.

٣-در بیت اول، دو کلمه ی «روا»، جناس تام محسوب می شوند و بنابر این ردیف به حساب نمی آیند. منظور از جناس تام این است که دو کلمه عیناً شبیه به هم نوشته شوند اما در معنی تفاوت داشته باشند. کلمه ی «روا» در مصرع اول به معنی «بر آورده شدن» و در مصرع دوم به معنی «شایسته» است. پس بیت اول دارای قافیه می باشد.

٤-در بیت دوم، کلمه های «قطره» و «دریا» متضاد هستند.

٥-در بیت دوم عبارت «قطره ی دانش» تشبیه است. مشبه: دانش   مشبهٌ به: قطره   وجه شبه: کم بودن   ادات تشبیه:-. در بیت سوم نیز عبارت «قطره ی علم» به همین صورت تشبیه است.

٦-در بیت دوم، کلمه ی «دریاها»، استعاره است از حکمت و معرفت خدا.

٧-در بیت سوم، دو کلمه ی «تن» و «من» جناس می باشند.

٨-دربیت چهارم، سه کلمه ی «دام» و «دانه» و «مرغان»، مراعات النظیر هستند.

٩-کلمه ی «آتش» در بیت آخر، استعاره است از شر و فتنه.

١٠-دو کلمه ی «بد» و «زد» در بیت آخر، جناس می باشند.

ب)معنی ابیات

بیت١- خداوندا! با بخشش تو آرزوها برآورده می شوند؛ و با وجود تو یادآوری کسی شایسته نیست.

بیت٢-دانش اندکی که به ما بخشیدی را آن قدر گسترش بده که به دریای شناخت تو متصل شود.

بیت٣-مقدار اندکی دانش که در وجود من است را از هوا و هوس های نفس رها کن.

بیت٤-ما مثل پرندگان گرسنه و درمانده ای هستیم که هزاران عامل فریبنده بر سر راه ما قرار دارد.

بیت٥-اما چون تو نگهدار ما هستی، اگر در هر قدم هزاران مانع هم باشد نمی ترسیم.

بیت٦-ما از خدا ادب را آرزو می کنیم چون افراد بی ادب از لطف خدا محرومند.

بیت٧-فرد بی ادب نه تنها به خودش بدی می کند، بلکه شر و فتنه ی او بر همه مردم تاثیر می گذارد.

-بخش دوم؛ ادبیات چیست؟

مهم ترین قسمت، پاراگراف سوم می باشد که توضیح کاملی برای ادبیات است: «ادبیات یکی از گونه های هنر است و کلمات، مصالح و موادی هستند که شاعر و نویسنده با بهره گیری از عواطف و تخیلات خویش آن ها را به کار می گیرد و اثری ادبی و هنری پدید می آورد.»

-بخش سوم؛ در آمدی بر انواع ادبی

مهم ترین قسمت ها شامل خط دوم پاراگراف دوم و تمام پاراگراف سوم می باشند:

«جز دو قالب شعری قصیده و غزل، دیگر قالب ها مانند رباعی، دو بیتی، مثنوی و ... بر اساس شکل نام گذاری شده اند.»

«در ادبیات جهان، آثار ادبی بر اساس اندیشه و محتوا به چهار نوع حماسی، غِنایی، نمایشی و تعلیمی تقسیم بندی شده است.»

*توجه: خواهشمندیم در صورت استفاده از مطالب وبلاگ، با ذکر منبع و آدرس وبلاگ به ما کمک کنید.

بستنی وانیلی

شما می توانید با این دستور بدون نیاز به دستگاه بستنی ساز و مواد غیر قابل دسترس، هر نوع بستنی که مورد علاقه تان است را در خانه تهیه نمایید. از جمله: بستنی وانیلی، توت فرنگی، کاکائویی، موزی، نسکافه ای و ...

مواد لازم برای دو نفر:

شکر: ٤/١ پیمانه (یک چهارم پیمانه)

شیر: ١ پیمانه

زرده تخم مرغ: ٢ عدد

وانیل: ٤/١ قاشق مربا خوری

خامه: ١ پیمانه

=› در صورت تمایل می توانید برای طعم دار کردن بستنی، از میوه های مختلف استفاده کنید. برای مثال از توت فرنگی، شاتوت و یا موز. در این صورت، یک پیمانه هم از میوه مورد علاقه که له شده است نیاز دارید. 

 

طرز تهیه:

ابتدا شیر و شکر را مخلوط کرده و روی حرارت به هم میزنیم تا شکر کاملاً در شیر حل شود. سپس زرده های تخم مرغ را به مواد ضافه می کنیم و باز هم می زنیم. دقت کنید که بعد از اضافه کردن زرده  تخم مرغ، شیر به جوش نیاید. حرارت را خاموش می کنیم و خامه و میوه ی له شده را اضافه کرده و باز هم می زنیم. وانیل را اضافه می کنیم و مواد را داخل یک ظرف فلزی ریخته، درِ آن را با فویل آلومینیومی می پوشانیم و داخل فریزر قرار می دهیم.

بعد از ٥/١ تا ٢ ساعت، ظرف را از فریزر بیرون آورده و چند دقیقه خارج از فریزر قرار می دهیم تا کمی نرم شود. و سپس با همزن یا دست، حدود پنج دقیقه آن را هم می زنیم و دوباره ٥/١ الی ٢ ساعت داخل فریزر قرار داده و این کار را ٣ تا ٤ بار تکرار می کنیم.

*توجه: اگر می خواهید بستنی کاکائویی تهیه کنید، پودر کاکائو را در زمانی که شیر روی حرارت است به آن اضافه کنید.

*توجه: اگر از کاکائو یا میوه استفاده می کنید، بهتر است وانیل مصرف نکنید.


چگونه حرف بزنیم تا نوجوان ها گوش بدهند و ...

نام کتاب: چگونه حرف بزنیم تا نوجوان ها گوش بدهند و چگونه گوش بدهیم تا نوجوان ها حرف بزنند 

نویسندگان: اِدل فی بر - الاین مازلیش 

مترجم: مهدی قراچه داغی 

انتشارات مهر 

توضیحات: 

خانم ها، اِدل فی بر و الاین مازلیش، چهره هایی سرشناس و شناخته شده در سطح جهان هستند که به بهبود روابط میان فرزندان و والدین کمک فراوان کرده اند. این کتاب یکی از آثار برجسته آنهاست که در آن نویسندگان سعی کرده اند با زبانی ساده و گویا با آوردن مثال های مختلف به بهبود روابط میان نوجوان ها و والدین آنها کمک کنند.  

اِدل فی بر و الاین مازلیش، بعد از سال ها نگارش، تشکیل همایش ها و کارگاه های آموزشی، در شرایطی قرار گرفته اند که گفتگویی اثر بخش و موثر را برای فیصله بخشیدن به اختلافات میان دو نسل، یکی والدین و دیگری فرزندان معرفی کنند. 

با رعایت توصیه های آن ها از میزان اختلافات و ناراحتی در سطح خانواده به میزان قابل ملاحضه ای کاسته می شود. و روابط مطلوبی بین خانواده ها به وجود می آید.

آلیس مهربان

آلیس دختر مهربانی بود که در یک خانواده ی خیلی فقیر زندگی می کرد. او آن قدر لاغر و ضعیف بود که یک روز پری دریایی دلش به حال او سوخت و یک ماهی ساردین برای او هدیه آورد. سپس به او گفت: ” آلیس مهربان؛ بعد از آن که این ماهی را خوردی، تیغش را دور نینداز؛ چون تیغ این ماهی جادویی است و می تواند یکی از آرزوهای تو را برآورده کند. حواست باشد، فقط یکی. پس فکر کن و عاقلانه از آن استفاده کن.“

آلیس خیلی چیزها را دلش می خواست داشته باشد. اما جلوی خودش را گرفت و از تیغ جادویی کمکی نخواست. او همیشه طوری رفتار می کرد که انگار تمام کارها را بدون استفاده از آن تیغ ماهی جادویی هم می شود درست انجام داد. اما یک روز، آلیس، پدرش را دید که بیرون خانه روی زمین نشسته و سرش را روی زانوهایش گذاشته و پشت سر هم آه می کشد. پیش او رفت و با مهربانی پرسید: ”پدر عزیزم! آیا هیچ راهی برای پول در آوردن نداری؟ “ مرد بی نوا جواب داد: ”نه، دخترم. تقریباً هر کاری که بگویی کرده ام. اما... “

در این موقع بود که آلیس مهربان دست در جیبش کرد و تیغ ماهی جادویی را از توی آن در آورد و نزدیک دهانش برد و زیر لب چیزی گفت. فوری، پری دریای ظاهر شد و از آلیس پرسید :”چه آرزویی داری؟“ آلیس، پدرش را به پری نشان داد و گفت :”پدر من، مرد فقیری است. مدت زیادی است که نتوانسته کار مناسبی پیدا کند. به خاطر همین، همیشه غصه دار است. می خواهم به او کمک کنی.“ پری مهربان، لبخندی زد و گفت: ”باشد ای دختر مهربان!“ و در یک چشم بر هم زدن، همه چیز در آن جا عوض شد؛ یک خانه ی بزرگ و زیبا به جای کلبه و یک مزرعه ی بزرگ که از میان آن یک رودخانه می گذشت و ... از آن روز به بعد، زندگی مرد فقیر هم عوض شد. چون آن قدر کار در مزرعه داشت که دیگر نمی توانست سرش را هم بخاراند.

منبع: کتاب ”قصه های امشب، شب های شهریور“

به روایت: اسد الله شعبانی